حتما بخون از خنده قش می کنی(انشای تابستان سال گذشته)
کلبه ی تنهایی تنهای عاشق
درباره وبلاگ


سلام به همه دوستان و عزیزانم سلام به دخمل پسل های خوشل خلی خوشال میشم اگه نظر بذارید امیدوارم از وبم خوشتون بیاد آن قدر نام تو را زمزمه کردم که لبم سوخت ولی نام تو را توبه نکردم واسه پرکشیدن من خواستی آسمون نباشی حالا پرپرز میزنم من تا همیشه آسوده باشی شبی پرسیدمش با بیقراری به غیر از من کسی را دوست داری؟ به چشمش اشک شد از شرمساری میان گریه هایشگفت آری... بدبیاری یعنی بد بی یاری... ای که دور از من و در قلب منی باخبر باش که دنیای منی کاش میفهمیدم چیست؟ آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست...

پيوندها
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دوستانه و آدرس drfatima1997.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 57
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 57
بازدید ماه : 214
بازدید کل : 8171
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1



آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 57
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 57
بازدید ماه : 214
بازدید کل : 8171
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1

نويسندگان
فاطیما

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:کرکر خنده, :: 12:2 :: نويسنده : فاطیما

من خیلی در کار های خانه به مادرم کمک کردم.مادرم مرا در سال گذشته خیلی دوست می داشت و من را خیلی ماچ میکرد پدرم حسود بود و مرا با شلنگ کتک میزد!!!!

تابستان گذشته خواهرم و شوهر خواهرم خیلی از هم طلاق گرفتند در ضمن خواهرم حامله است !!

پدرم میگوید یا پسر است یادو قلو ولی من چیزی نمی گویم چون میدانم بچه ای به این اندازه از شکم خواهرم در نخواهد آمد!!   

در سال گذشته ما به مسافرت با قطار رفتیم من در کوپه پدرم را عصبانی کردم و پدرم من را به تخت بست و من تا صبح به همان وضع خوابیدم .

پدرم در سال گذشته خیلی سیگار میکشید و مادرم خیلی ناراحت است و هی به من میگوید:

تووووله سگ!! ولی من نمیدانم چرا وقتی مادرم به من فحش میدهد پدرم خیلی عصبانی میشود! شاید خیلی من را دوست دارد که دلش نمیخواهد مادرم به من فحش دهد.

در سال گذشته ما به عیددیدنی رفتیم و من حدودا خیلی عیدی گرفتم (مثلا انشا در مورد تابستونه!)ولی پدرم همه ی آنها را گرفت و یک آنتن ماهواره خرید که بسیار بد آموزی دارد و من نگاه نمیکنم و پدرم از صبح تاشب نمیدونم چی نگاه میکرد که هی بشکن میزد!!پدرم در سال گذشته رژیم گرفته و چیپس و ماست موسیر میخورد

من خیلی سال گذشته را دوست دارم ....

این بود انشای من


نظرات شما عزیزان:

مرتضی
ساعت19:01---9 خرداد 1392
جالبه - نویسنده خوبی میشی

شیدا
ساعت14:02---22 ارديبهشت 1392
سلام دوست عزیز چه طوری میتونم کپیش کنم؟پاسخ:خیلی راحت copy paste میشه فقط با ذکر منبع باشه لطفا

پرنیان خانوم
ساعت17:15---24 فروردين 1392
به من سر بزنی شادم میکنی...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: